پشتیبانی


i and you

مصنوعی بودن لبخندت را

به حساب همه چی میگذارم !

جز اینکه دلت را زده باشم ... !!!

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت11:13توسط maryam | |

دنیای بیرحمیست
چه زود پیش چشم عزیزانمان ارزان می شویم
چاره کم کردن رابطه ست که لااقل به مفت نفروشنمان . . .

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت11:12توسط maryam | |

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت11:10توسط maryam | |

حـقـیـقـت دارد !

کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی

تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه


بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !

آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت11:8توسط maryam | |

از انســــان هـــای احســـاساتــی بـیشتـــر بـتـــرسیـــد؛

آن ها قـــادرند ناگهــــــانی،
.
دیگــــر گــریـه نکـننــد؛

دوسـتــــ نــداشتـــه بــاشـنـــد؛

و قـیـــدِ همـــه چـیــز را بــزننــد،

حتـــی زنــدگــــی . . .

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت10:57توسط maryam | |

خوب که باشی
همیشه که در دسترس باشی
مهربون که باشی
حواست که بهشون باشه
مدام که خوشحالشون کنی
نه که نگی
اعتراض که نکنی
تموم تلاشتو که بکنی حالشون رو خوب کنی
از خودت که کم بذاری بدی به اونا
هیچی
فقط راه رو برای اینکه راحت تر ترکت کنن هموار کردی

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت10:55توسط maryam | |

این روزها زیادی ساکت شده ام!!!
حرف هایم نمی دانم چرا به جای گلو ، از چشم هایم بیرون می آیند

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت10:51توسط maryam | |

دمش گرم باران را ميگويم
دست به شانه ام زد و گفت خسته شدي
امروز را تو استراحت كن
من به جاي تو ميبارم

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت10:49توسط maryam | |

ببینمت. . . گونه هایت خیس اســـت . . . باز با این رفیق نابابـــــت

. . نامش چه بود؟ هان! باران. . . باز با "باران " قدم زدی ؟

هزار بار گفتم
باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . . همدم خوبی نیست برای دردها

+نوشته شده در یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,ساعت10:48توسط maryam | |




در اين وبلاگ
در كل اينترنت